یار من مهربان ترین یار است
نه ستمکار نه دل آزار است
خلق و خویش خوش و درونش خوش
واقعا گفته و بیا نش خوش
لب و دندان نگو بگو الماس
ای خدا از تو صد هزار سپاس
لب کلام خدای منان است
بوسه اش از ته دل و جان است
برق چشمانش چو آتش طور است
گفته هایش پر از گل نور است
وای از آن آدم که عشوه ساز کند
آسمان در برش نماز کند
خنده اش ف راه رفتنش، بدنش
صورت مثل یاس و یا سمنش
سخنش دل پذیر و جان پر ور
پای تا سر همه کما ل و هنر
آنچه گفتم صفات یار من است
یار خندا ن و با وقار من است.
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : soheil